یه حرم، که خونهی ماه قلب ماست
یه حرم، که خونهی خورشید زهراست
یه حرم، که ورودیش بابالمراده
یه حرم، که ورودیش بابالجواده
خداروشکر کار و بارمو
خدا بهدست کسی نداد
فقط میگه کار داری بگو
دَخیلُکَ یا اباالجواد
“دَخیلُکَ یا اباالجواد”
یه عزیز، مثِ گل لاله پژمرده
یه کنیز، برای آقاش آب آورده
یه امام، نمیتونه دیگه برخیزه
یه غلام، آبها رو روی خاک میریزه
بیاید برا تسلیت بریم
صاحب عزا توی مشهده
جلوی چشمای مادرش
آقا یهبار دست و پا زده
“دَخیلُکَ یا اباالجواد”
یه جوون، گوشهی یک حجره افتاده
یه پدر، بالاسرِ عمرش وایستاده
یه جوون، که با لبِ تشنه جون داده
یه پدر، یاد لب جدش افتاده
امام رضا از تو مشهد و
جوادشم از تو کاظمین
هردوتا یک روضه میخونن
فدا لب عطشان حسین
*شاعر : محسن عرب خالقی