ای کاش،اینجا نرسیده بودم
ای کاش،طعنه نشنیده بودم
ای کاش،تنها بودم و اصلا
ای کاش،دنیاروندیده بودم
بادستای بسته،سوگواروخسته
ازغم شهیدان،قلبامون شکسته
سرهابه سنان و،قامتاکمان و
طعنه های شمرو،خنده ی سنانو
اباالمظلوم حسین(ع)
بنددو
خدا،آسمون چقدردلگیر
خدا،سنگینه غل وزنجیر
خدا،مرگم وازت میخوام
خدا،عمه زینبم اسیر
همه کنج قفس،بنداومده نفس
بعدعموعباس،چقدرشدیم بی کس
اونجاغیرت نبود،این مردم حسود
اونقدرزدن مارو،همه شدیم کبود
اباالمظلوم حسین(ع)
بندسه
بابا،ازوقتی که رفتی میدون
بابا،ازوقتی شدی غرق خون
بابا،روزیمون شده جسارت
بابا،امون ازشام ای امون
سنگ لب بامو،توبازارشامو
چکمه شمرقیمتی،گرفت توازدحامو
خوشی دیگه محاله،کارمون آه وناله
جون دادتو خرابه،غذانخورد سه ساله
اباالمظلوم حسین(ع)
مهدی منصوری